
نسخهای برای سمپاد
در مجموع میتوان ریشه مشکلات سمپاد را در «واگذاری مدارس آن به مناطق آموزشی در سال ۱۳۷۹»، «افزایش پر شتاب و غیراستاندارد تعداد مدارس آن»، «ادغام آن با باشگاه دانشپژوهان جوان و تنزل رتبه سازمانی آن در سال ۱۳۸۹» و «قوت گرفتن مدارس غیردولتیِ بنگاهیِ به اصطلاح نخبهپرور» دانست.

مدرسه ما زندگیمحور است
برخلاف آنچه بقیه فکر میکنند که در مدرسه سمپاد کار تربیتی نمیشود، همه فعالیتهای ما تربیتمحور است. جهتگیری این تربیت البته خیلی مهم است؛ اینکه نظام مدرسه به سمتی هدایت شود که دانشآموزان به لحاظ شخصیتی، کامل تربیت شوند. در مدرسه ما قرار نیست که دانشآموز انباشت ذهنی و علمی داشته باشد.

گلادیاتورپروری یا نخبهپروری؟!
همزمان با تضعیف مدارس سمپاد، «تسلط رویکرد بنگاهی» در برخی مدارس غیر دولتی به اصطلاح نخبهپرور و «عدم نظارت نهادهای تخصصی» بر این مدارس، عملاً موجب انحراف جریان نخبهپروری و تبدیل آن به تربیت گلادیاتورهایی شده که قرار است برای تامین منافع صاحبان این مدارس به رقابت بپردازند.

سمپاد باید باشد، ولی باید آن را اصلاح کرد
احتیاج داریم که در وزارت آموزش و پرورش برای موضوع استعدادهای برتر یک سازمانِ هیئت امنایی با بودجه مستقل وجود داشته باشد؛ سازمانی که گرچه زیر نظر وزیر است، اما استقلال، قدرت تصمیمگیری و قدرت اجرا دارد. همچنین باید بنیاد ملی نخبگان در آن نقش مؤثری داشته باشد.

ناچاریم حداقل سه نوع مدرسه داشته باشیم
تا زمانی که در ایران کلاسهای ما بهخصوص در نقاط شهری، بهخصوص در کلانشهرها تا این حد متراکم است، اگر یک دانش آموز با نیازهای ویژه یا یک دانش آموز تیزهوش در کنار ۳۰ یا ۴۰ دانشآموزان عادی باشد، امکان اداره کلاس برای معلم وجود ندارد.

«سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان(سمپاد)» احیاء خواهد شد
معاونت علمی و فناری ریاست جمهوری با تاکید بر لزوم تربیت استعدادهای برتر از زمان دانشآموزی، اظهار داشت که موضوع احیای «سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان(سمپاد)» توسط بنیاد ملی نخبگان در حال پیگیری است.

جیب خالی، پُز عالی
بررسی وضعیت مالی مدارس سمپاد نشان میدهد که هزینه آنها برای وزارت آموزش و پرورش به مراتب کمتر از مدارس عادی است. از سوی دیگر مدارس سمپاد در حالی در مضیقه اقتصادی قرار دارند که برخی مدارس غیردولتی بنگاهی، روزبهروز بر میزان شهریه خود افزوده و بر این اساس دائماً قوت بیشتری میگیرند.

افزایش مدارس سمپاد در راستای عدالت آموزشی بود
در طی روند رو به رشد سمپاد، زمزمههای گوناگونی در فضای جامعه پیچید که همه حاکی از نارضایتی صاحبان مدارس غیردولتی بود. ایشان با مطرح کردن عناوین عامهپسندی نظیر «آب بستن به آبگوشت تیزهوشان» و «افت کیفیت، دستاورد افزایش کمیت» تلاش کردند زخمی را که از کساد شدن بازار مدارسشان خورده بودند، التیام بخشند.

به کجا چنین شتابان
تعداد مدارس و جمعیت دانشآموزان تحت پوشش سمپاد از سال ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۲، به شکلی بیسابقه و تأمل برانگیز افزایش یافت. ظاهر این اتفاق تکثیر یک مدل موفق بود امّا در این چهار سال، به نام توسعه کمّی مجموعه اتفاقاتی رقم خورد که ورای این ظاهر بود و پیامدهای نامطلوبی را در پی داشت.

هیئت امنا باید واقعی باشد
مشکل هیئت امنا این بود که اعضای آن به قدری عالیرتبه بودند که در جلسات حضور پیدا نمیکردند و نماینده میفرستادند؛ نماینده هم هیچ وقت کار فرد اصلی را نمیکند. هیئت امنا باید واقعی باشد و چند بار در سال بتوانند جلسه بگذارند و مسائل کلان در آن مطرح شود.

سمپاد؛ از احیاء تا انحلال / قسمت دوم
مصوبه شورای عالی اداری را برای ادغام باشگاه دانشپژوهان جوان و سمپاد گرفتند و گفتند: «قصد ارتقاء استعدادهای درخشان را داریم»؛ اما در واقع دو سازمان هیئت امنایی که وزیر صاحب اختیار آن نبود، تبدیل به مرکزی شدند که رئیس آن از طرف وزیر تعیین میشد و بودجه و برنامه مستقل نیز نداشت.

سمپادی که نیست …
ادغام سمپاد و «باشگاه دانشپژوهان جوان» سه اثر منفی برای نظام تعلیم و تربیت استعدادهای برتر به همراه داشت؛ ۱- تنزل درجه اهمیت موضوع نخبگان در نظام آموزشی، ۲- اختلال در تخصیص منابع مالی و اجرای فرآیندهای مالی و ۳- اثرپذیری غیرمنطقی جریان محدود تربیت استعدادهای برتر از تغییرات جریان عمومی تعلیم و تربیت.

سمپادِ بیمدرسه!
به موجب اجرای قانون تجمیع، مدارس استعدادهای درخشان به مناطق آموزشی واگذار شد. این واگذاری چالشهای متعددی برای مدارس ایجاد نمود. از جلمه: محدودیت در تأمین نیروی انسانی، سوء استفاده از منابع مدارس سمپاد، سهگانگی مدیریتی، اختلال در امور مالی، انتصاب غیرکارشناسی مدیران و اعمال محدودیت در طراحی برنامه درسی متناسب با این مدارس.

سمپاد؛ از احیاء تا انحلال / قسمت اول
خیلی از وزرای آموزش و پرورش با اصل ایده موافق نبودهاند و به نوعی سازمان به ایشان تحمیل شده است. به همین دلیل، هیچ وقت همراهی جدی با سمپاد نبود. شاهدش اینکه اگر بسیاری از مدارسی را ببینید که در دوره آقای اژهای تأسیس شده است، تا قبل از آن، زمینش کاربری آموزشی نداشته است.

مأموریت سمپاد؛ تربیت «طلایهداران»
نظریات برتر توسعه، عامل اصلی توسعه را «سرمایه انسانی» میدانند. در این نظریات «آنتروپنورها» یا به تعبیر دیگر «طلایهداران» به عنوان عامل اصلی توسعه معرفی میشوند. از این رو ماوریت «سازمان ملّی پرورش استعدادهای درخشان (سمپاد)» تربیت همین طلایهداران است.