به گزارش عیارآنلاین، مقام معظّم رهبری در دیدار خود با نخبگان جوان در تاریخ ۲۸ مهرماه ۹۵، از وضعیت «سازمان ملّی پرورش استعدادهای درخشان (سمپاد)» اینچنین ابراز نگرانی نمودند؛
«من از این مسئلهی سمپاد – این سازمان ملّی پرورش استعدادهای درخشان- نگرانم. گزارشهایی که به من میرسد، گزارشهای خرسندکنندهای نیست؛ این سمپاد خیلی مهم است. این کار خیلی مهمّی است و آن نکته هم که اشاره کردند که یک تعداد زیادی مدرسه بر اساس این [طرح تأسیس شده]، این متوقّف به این است که این سازمان خوب بچرخد و خوب اداره بشود؛ گزارشهایی که به ما میرسد در این جهت، گزارشهای خرسندکنندهای نیست.»
علاوه بر ایشان، چند سالی است که از سوی فارغالتحصیلان مدارس استعدادهای درخشان نیز این ابراز نگرانی به صورت جدی مطرح میشود، به نحوی که برخی فارغ التحصیلان سمپاد از مرگ سمپاد سخن گفتند و جمعی از محصّلان سمپاد نیز مستندی با نام «مرثیهای برای یک رویا» در مورد وضعیت تاسفبار مدارس ساختند.
در ادامه تلاش میشود با تکیه بر تاریخچه سمپاد و فراز و نشیبهای آن، علل ریشهای تضعیف این نهاد راهبردی استخراج و نهایتا پیشنهادهای اصلاحی ارائه شود.
بررسی و تبیین تفصیلی تضعیف سمپاد
تضعیف سمپاد را میتوان به دو بخش تقسیم نمود: الف) تضعیف ستاد مرکزی سمپاد، ب) تضعیف مدارس استعدادهای درخشان. در ادامه عوامل تضعیف هر یک از این دو بخش به صورت مجزا پرداخته خواهد شد.
الف) تضعیف ستاد مرکزی سمپاد
ستاد مرکزی سمپاد متشکل از دو جزء اصلی است؛ ۱- نظام مدیریت و راهبری، ۲- نظام تامین و تخصیص منابع مالی. متاثر از تحولات سمپاد هر دو بخش دچار مشکلاتی شد که در ادامه تبیین خواهد شد.
۱- چالشهای نظام مدیریت و راهبری
نظام مدیریت و راهبری سمپاد متاثر از سه رویداد تضعیف گردید؛
تا قبل از سال ۱۳۷۹، مدارس استعدادهای مهمترین و تنها ابزار ستاد مرکزی برای تعلیم و تربیت استعدادهای برتر بود. مبتنی بر اجرای مصوبه شورای عالی اداری، این مدارس از ذیل ستاد مرکزی سمپاد خارج شده و به مناطق آموزشی واگذار گردید. با قطع ارتباط این مدارس با ستاد مرکزی، عملاً قدرت ستاد مرکزی در راهبری مدارس به شدت کاهش یافت و این امر اختلال و در برخی موارد انحراف فرآیند تعلیم و تربیت استعدادهای برتر را در پی داشت.
در ادامه، متاثر از مصوبه سال ۱۳۸۹ شورای عالی اداری، جایگاه سمپاد از «سازمان» به «مرکز» تنزل یافت، حذف ساختار هیئت امناییِ آن که پیشتر عامل اقتدار و ثبات نسبی آن بود ملغی گردید و وظایف «بخش دانشآموزی جشنوارۀ جوان خوارزمی» و «طرح شهاب» در حالی به این نهاد جدیدالتاسیس محول شد که بودجه، فضا و نیروی انسانی آن تعدیل شد.
نهایتا علاوه بر دو مصوبه فوق، افزایش پرشتاب تعداد مدارس استعدادهای درخشان طی سالهای ۸۸ تا ۹۲ نیز باعث شد بار وظایف ستاد در حالی افزایش یابد که بودجه و نیروی انسانی متناسب با آن پیشبینی و فراهم نشده بود.
مجموع این تحولات و پیامدهای ناشی از آن باعث شد که نظام راهبری و مدیریت ستاد مرکزی سمپاد از عمل به وظیفهی خود باز بماند و این به معنای اختلال در راهبری فعالیتهای آموزشی و تربیتی مرتبط با استعدادهای برتر بود.
۲- چالشهای نظام تامین و تخصیص منابع مالی
ادغام سمپاد با باشگاه دانشپژوهان جوان و تنزل رتبه سازمانی آنها به یک مرکز، متاثر از اجرای مصوبه سال ۳۸۹ شورای عالی اداری، منجر به یکپارچهسازی منابع مالی این دو نهاد و الصاق فرآیندهای مالی و اداری آنها به نهاد عریض و طویل وزارت آموزش و پرورش شد. این دو اتفاق در عمل منجر به تحمیل کسری بودجهی باشگاه به سمپاد و نیز اختلال در فرآیندهای مالی و اداری این نهاد شد.
همچنین همانطور که در بالا نیز اشاره شد، بعد از اجرای این مصوبه، همزمان با تعدیل بودجه، فضا و نیروی انسانی این نهاد جدیدالتاسیس، وظایف جدیدی به آن محول شد که این اتفاق نیز بر مشکلات مالی آن افزود.
ب) تضعیف مدارس استعدادهای درخشان
متأثر از تحولات متعدد پیرامون سمپاد، چهار رکن مدارس استعدادهای درخشان یعنی «دانشآموزان ورودی، معلمان، مدیریت مدارس و برنامه درسی» تضعیف شد. در ادامه چگونگی تضعیف هر یک از این ارکان به صورت مجزا مورد بررسی قرار میگیرد.
۱- دانشآموزان ورودی
تا قبل از تحولات سال ۱۳۸۸، شیوه ارزشیابی ورود داوطلبین به مدارس استعدادهای درخشان از روایی مناسبی برخوردار بود و همواره یکی از نقاط قوت سمپاد به شمار میرفت. همچنین با توجه به استاندارد کمّی پذیرش در این مدارس، قبولشدگان نیز از سطح علمی خوبی برخوردار بودند. این در حالی است که به اذعان معلمان، سطح توانایی دانشآموزانی که پس از سال ۸۸ وارد این مدارس شدند، با افت چشمگیری همراه شد. دو عامل اصلی این تغییر عبارتاند از: ۱) انتقال نهاد طراح آزمون از ستاد سمپاد به اداره کل آموزش و پرورش استانها که تخصص لازم جهت طراحی اینگونه آزمونها را نداشتند و ۲) افزایش ناگهانی تعداد پذیرفتهشدگان به نحوی که از سال ۱۳۸۸ تا سال ۱۳۹۲، تعداد پذیرفته شدگان ۲٫۶ برابر شد[۱] .
علت دیگر افت کیفیت دانشآموزان ورودی مدارس استعدادهای درخشان، قوت گرفتن مدارس غیردولتیِ نخبهپرور بود. این مدارس از تضعیف مدارس استعدادهای درخشان استفاده کرده و درصدی از ورودیهای مدارس استعدادهای درخشان را جذب نمودند.
۲- معلمان
پیش از واگذاری مدارس سمپاد به مناطق آموزشی، معلمان رسمی شاغل در مدارس سمپاد، نیروی مناطق آموزشی محسوب نمیشدند، بلکه به طور مستقیم وابسته به سمپاد بودند. از این رو این مدارس دغدغهای برای تأمین معلمان متناسب با دانشآموزان استعداد برتر نداشتند. همچنین فارغالتحصیلان هر مدرسه پس از مدتی به عنوان دبیر پژوهشی یا کادر غیررسمی وارد مدرسه میشدند. این رویه نیز نشاط و خلاقیت در برنامهریزیهای مدرسه را بالا میبرد.
با این وجود، وضعیت معلمان سمپاد در سالهای اخیر از چند جهت تضعیف شد؛ الف) پس از اجرای مصوبه سال ۱۳۷۹ شورای عالی اداری، معلمان مدارس استعدادهای درخشان به مناطق آموزشی واگذار شدند. این اتفاق باعث شد که برخی از مناطق تمایلی به واگذاری دبیران خوبِ خود به مدارس استعدادهای درخشان نداشته باشند و این امر مدارس را با مشکلاتی در جذب دبیر رسمی مناسب مواجه نمود. ب) مدارس غیردولتیِ نخبهپرور توانستند دبیران غیررسمی کارآمد این مدارس را با پرداخت حقوق بیشتر جذب کنند. از آنجایی که مدارس استعدادهای درخشان در مقایسه با مدارس غیردولتی از منابع مالی بسیار محدودتری برخوردارند، در این عرصه امکان رقابت را نداشتند. ج) توسعه تعداد مدارس سمپاد بدون توجه به تعداد معلمان کیفی موجود نیز یکی دیگر از دلایل تضعیف وضعیت معلمان این مدارس بود.
۳- مدیریت مدارس
پیش از واگذاری مدارس سمپاد به مناطق آموزشی، عزل و نصب مدیران مدارس سمپاد بر عهده سازمان سمپاد بود. از این رو مدیران مدارس با نگاه تخصصی و با توجه به اقتضائات این مدارس انتخاب میشدند و از ثبات نسبتاً بالایی نیز برخوردار بودند. پس از مصوبه سال ۱۳۷۹، اختیار عزل مدیران از دست ستاد سمپاد خارج شد و به تبع آن هر دو مؤلفه قوت مدیران با چالش مواجه شد؛ نگاه کارشناسی به موضوع استعدادهای برتر در انتخاب مدیران به حاشیه رفت و ثبات مدیریت مدارس نیز تضعیف شد[۲] .
اتفاق دیگری که به موجب این واگذاری رخ داد، استفاده ابزاری از مدیران و تحمیل وظایف فرامدرسهای به آنان بود که به موجب آن، زمان مدیر صرف کارهای دیگری جز مدیریت مدرسه خود میشد.
علاوه بر مورد فوق، افزایش ناگهانی تعداد مدارس نیز در افت کیفیت مدیریت مدارس نقش ایفا نمود. عدم کفایت تعداد مدیران آشنا به مدارس سمپاد باعث شد که افرادی برای مدیریت این مدارس انتخاب شوند که از صلاحیت لازم برخوردار نبودند.
۴- برنامه درسی
یکی از ویژگیهای اصلی مدارس استعدادهای درخشان که آنان را از دیگر مدارس متمایز میسازد، برنامه درسی غنیشده و پژوهشمحور آنها است. این موضوع تحت تأثیر سه مؤلفه قبل (دانشآموزان ورودیها، معلمان و مدیریت مدارس) قرار گرفت. در نتیجه بخش عمده مدارس استعداد درخشان به برنامه درسیِ کنکوری و حافظهمحورِ مرسوم در برخی مدارس غیردولتی روی آوردند که کاملاً به دور از هویت و مأموریت این مدارس است. فضای مدارس غیردولتی مذکور، به عنوان رقیب مدارس استعداد درخشان نیز در انحراف برنامه درسی این مدارس بیتأثیر نبوده است.
در واگذاری مدارس به مناطق آموزشی نیز مسئولین و کارشناسان مناطق بعضاً در کی از لزوم متفاوت بودن برنامه درسی مدارس سمپاد با مدارس عادی نداشتند و صرفاً تلاش میکردند بخشنامههایی که برای مدارس عادی صادر میشد را به این مدارس نیز تحمیل نمایند. این اتفاق اجرای صحیح برنامهی درسی غنی شده مدارس استعدادهای درخشان را دشوار مینمود.
ریشهیابی مشکلات سمپاد
از مجموع توضیحات فوق میتوان علل اصلی تضعیف سمپاد را اینچنین برشمرد:
- – مصوبه سال ۱۳۷۹ شورای عالی اداری که به موجب آن مدارس سمپاد به مناطق آموزشی واگذار شد.
- – افزایش پر شتاب و غیراستاندارد تعداد مدارس و تعداد دانشآموزان تحت پوشش سمپاد طی سالهای ۸۸ تا ۹۲
- – مصوبه سال ۱۳۸۹ شورای عالی اداری مبنی بر ادغام سمپاد با باشگاه دانشپژوهان جوان و تنزل مرتبت سمپاد از سطح سازمان به مرکز
- – قوت گرفتن مدارس غیردولتیِ بنگاهیِ به اصطلاح نخبهپرور
پیشنهادهای اصلاحی
اجمالاً با توجه به توضیحات فوقالذکر و متناظر با هر یک از علل تضعیف سمپاد میتوان پیشنهادهایی را برای تقویت آن ارائه نمود:
۱- تقویت دستگاه متولی تعلیم و تربیت دانشآموزان استعداد برتر یعنی «مرکز ملی پرورش استعدادهای درخشان و دانشپژوهان جوان» از طریق:
- – ارتقای آن به سازمانی هیئت امنایی با حضور متخصصین و صاحبنظران این حوزه
- – تخصیص نیروی انسانی، امکانات و بودجه باثبات متناسب با مأموریتهای محوله به آن
۲- تجمیع امور مرتبط با مدارس استعدادهای درخشانِ هر استان ذیل یک اداره تخصصی استانی
۳- استانداردسازی تعداد دانشآموزان ورودی مدارس استعدادهای درخشان متناسب با جمعیت هر شهر[۳]
۴- واگذاری امور مربوط به مدارس غیردولتی نخبهپرور نظیر صدور مجوز و نظارت بر آنها به ستاد مرکزی سمپاد
***************************************************
پینوشت:
[۱]. لازم به ذکر است که پس از سال ۱۳۹۲، وظیفه طراحی آزمون مجدداً به عهده ستاد سمپاد نهاده شد و از توسعه مدارس نیز ممانعت به عمل آمد.
[۲]. شایان ذکر است که تأیید یا رد نهایی مدیران پیشنهادی از سوی اداره کل آموزش و پرورش استان در اختیار ستاد سمپاد هست، اما در عمل معمولاً این حق بسیار تشریفاتی است. حتی در مواردی دیده شده که ابتدا حکم مدیر مدرسه سمپاد از سوی آموزش و پرورش ابلاغ میشود و سپس مدیر مربوطه برای گرفتن تأیید سمپاد به این سازمان معرفی میشود.
[۳]. لازم به ذکر است که تلاشها برای تحقق این هدف از سال ۱۳۹۲ آغاز شده است.